
- تاریخ ارسال : 2016/02/22
- بازدید : 747 مشاهده
برای مشاهده بیشتر به ادامه مطلب مراجعه کنید...
To see more to see more ...photo funny
برای مشاهده بیشتر به ادامه مطلب مراجعه کنید...
To see more to see more ...photo funny
در این قسمت از سایت تفریحی.کام گلچینی از جملات جالب و خنده دار که در شبکه های اجتماعی بود را برای شما جمع آوری کرده ایم .
۱- بابام اسمس فرستاده: هلو، ساعت هفت دم در حاضر باش میام دنبالت! منم فکر کردم ازش آتو گرفتم، جو گرفتتم و جواب دادم: باشه شفتالوی من، مانتو خوشگلمو می پوشم میام عجیجم! بعد بابام جوابداد: هلو یعنی سلام! آخه تو کی می خوای آدم شی؟ من چه گناهی کردم که تو پسرمی؟!
۲- امروز صبح یه مشکل بانکی برام پیش اومده بود رفتم بانک، مسئولش کمتر از سه دقیقه کارم رو انجام داد. حس کردم زیادی زود تموم شده می خواستم بهش بگم خب از خودت بگو، دیگه چه خبرا؟!
»»»»بقیه اش رو بخون خیلی باحالعه»»»»»»»»»»»»»»
طنز جدید و خنده دار الکی مثلا
تنها تو کوچه نمیرم
.
.
.
.
الکی مثلن من خوشگل تراز پریام
طنز مثلا الکی
هرکی متوجه شد کامنت بذاره
خودمم نمیدونم منظورم چیه
.
.
.
الکی مثلا منم حرفای چن پهلوو بلدم
مثلا الکی
کسی را دارم…
که آنقدر برایم کسی هست ک نگاهم دنبال کسی نباشد…
.
.
.
الکی مثلن,تیریپ عاشقانه برداشتم………..
مطالب طنز و خنده دار
من خيلي جذابم
.
.
.
الکي مثلا وکوفت الکي مثلا و مرض با همه چي شوخي با جذابيت منم شوخي
مثلا الکی جدید
امروز رفتم خواستگاری جواب هم مثبت بود
.
.
.
الکی مثلا من وضعم خوبه ...
اون دخترو بگیر غش کرد ٬ به خدا همش شوخی بود ٬ خدایا خودت بخیر بگذرونش
طنز نوشته های خنده دار
وای خدایا عجب برفی میاد همه جا سفید شده..
.
.
.
الکی مثلن الان تو زمستونیم
اس ام اس الکی مثلا
با جوراب .سوسک.یخچال.دمپایی .کلیپ
یه جمله بساز،
.
.
.
الکی مثلا اینجا خندوانه است
منم رامبد جوانم
.
پس بریم .موسیقی کمدییییییین
طنز مثلا الکی جدید
آقا این جوک چیه جدیدا مد شده الکی مثلا ؟
دنیا داره به کجا میره شما به کجا ؟
.
.
.
.
الکی مثلا من نگران شماهام !
•. •. •. •. •. •. • طنز مثلا الکی •. •. •. •. •. •. •
هی زندگی خستم خیلی
.
.
.
.
.
الکی مثلا من عاشق شدم
•. •. •. •. •. •. • جوک الکی مثلا •. •. •. •. •. •. •
امشب ساعت ۶ رفتم خونه همین که وارد اتاق شدم بابام یهو با جفت پا اومد تو شکمم از هوش رفتم؛ به هوش که اومدم میگم چرا آخه همچین میکنین؟!؟!
.
.
.
میگه الکی مثلا شب دیر اومدی خونه…
•. •. •. •. •. •. • مطالب طنز و خنده دار •. •. •. •. •. •. •
امروز شیش ساعت فیزیک خوندم
.
.
.
.
الکی مثلا منم خرخونم
•. •. •. •. •. •. • جوک خنده دار •. •. •. •. •. •. •
صبح که پا میشم از شیر و آب پرتقال و چاییم نمیگذرم
.
.
.
.
.
الکی مثلا ما ثروتمندیم
•. •. •. •. •. •. • طنز نوشته های خنده دار •. •. •. •. •. •. •
من عاشق شدم
الکیو کوووفت الکیو درد خیلی هم راسته
با همه چی شوخی با عشقه منم شوخی؟!؟!؟!
.
.
.
.
الکی مثلا من خیلی تو عشقم جدی ام!
۲ ) اگه دیدین دختر با عجله داره راه میره یا اگه دیدین یه دختر داره میدوه… شما از پشت سر دنبالش کنید و بگین آی دزد آی دزد بگیرینش دار و ندارم رو برد … اگه دختر وایساد و شما رو نیگاه کرد بازم داد بزنید که : دزد همینه که ایستاده . اگه دختر ترسید و پا به فرار گذاشت خوش به حالتون میتونید یه تعقیب و گریز حسابی راه بندازین و از این کار لذت ببرین ولی اگه وایساد و فرا نکرد برای اینکه ضایع نشین به دویدن ادامه بدین و بازم داد بزنید آی دزد….
۳ ) توی تاکسی اگر یه دختر کنارت نشسته بود .. وقتی که خواستین پیاده بشین بهش بگین مگه نمیای ؟اون هاج و واج شمارو نگاه میکنه . بهش فرصت ندین و بگین چرا انقدر زود جا زدی ؟ بعدش در تاکسی رو ببندین و برین و ما بقی ماجرا رو به افراد حاضر در تاکسی واگذار کنید
۴ ) توی پارک با عجله برین کنارش بشینین و بگین معذرت می خوام دیر کردم . خب چیکارم داشتی که گفتی بیام اینجا ؟ ( باید یه جایی باشه که چند نفر حضور داشته باشن ) معلومه که اون انکار می کنه . بعدش نوبت شماست فوری بگین مگه نگفتی بیا اینجا این رنگ لباسمه و این رنگ روسریمه ؟ باز هم اون انکار میکنه . شما این طوری ادامه بدین : خب اگه از اینایی که اینجا نشستن خجالت میکشی بریم یه جای خلوت… مطمئن باشید اون داغ میکنه . بعدش شما با عصبانیت بلند شین و یه کاغذ جلوش بندازین سر کا گذاشتی منو ؟ بیا اینم شماره ای که دادی … دیگه به من زنگ نزن وگرنه می دمت دست پلیس بعدش ول کنین برین
۵ ) توی جمع یه سی دی بهش بدین . بگین خیلی باحال بود دستت درد نکنه … اگه بازم از اینا داری بهم بده قیمتش هرچی باشه قبوله …. اونم اینور و اونورو نیگاه میکنه میگه اشتباه گرفتی آقا ( یا شایدم فوش خار و مادر بکشه به جونتون ) شما هم طوری وانمود کنین که انگار حواستون نبوده توی جمع هستین و ازش معذرت بخواین و برین سر جاتون بشینین .
۶ ) مثل معتاد ها خودتون رو به موش مردگی بزنین و برین جلو و به لهجه ی معتادی بگین : خانوم دشتم به دامنت از اون چیزا که دیلوز دادین باژم هملاتون هشت ؟ دالم میمیلم از خمالی به جون تو . هرچی منتظل موندم نیومدین و خیلی شانش آولدم که اینجا پیداتون کلدم بیا اینم پولش … اون رنگ عوض میکنه ( سیاه سفید سرخ قهوه ای آبی ) و انکار میکنه ولی شما ول کن نشین و هی پیله کنین … دوباره انکار میکنه …. شما بگین : خانوم من شبا لوی ژوغال می خوابم من به اندازه ی کافی شیاه هشتم خواهشا تو دیگه مالو شیاه نکن….
طنز خواندنی و جالب تا حالا دقت کردین که ….
خداییش دقت کردین چن وقته آمار دزدی
از منازل به شدت کاهش یافته
چون توهر خونه ای
دو سه نفر تو لاین تا صبح بیدارن
حالا قراره دزدا تظاهرات کنن
طنز تا حالا دقت کردین
تا حالا دقت کردین جدیدا ملت
برای عکس گرفتن ژست طبیعی بودن می گیرن
طنز خنده دار
تا حالا دقت کردین هر وقت بحث مدرسه تیزهوشان پیش میاد ، اکثرا قبول شدن اما نرفتن ؟
اس ام اس دقت کردین
تا حالا دقت کردین وضعیت یه جوری شده که “خانمِ یه دکتر” بودن از خودِ “خانم دکتر” بودن با کلاس تر جلوه میکنه ؟
دقت کردید
دقت کردین تو سریال های ایرانی؛
طرف ۲۵۰ متر آپارتمان دوبلکس با ۴ تا اطاق خواب رهن میکنه
آخرش هم می بینی طرف کارمنده!
.
.
.
همش واسم سئواله اینا کارمند کجا هستن ؟!
جوکهای خنده دار
تا حالا دقت کردین بعضی کارارو مثل رژیم گرفتنو
هی میگی حالا از فردا شروع میکنم هم همینو به بقیه می گین هم به خودتون
خلاصه همینو یک هفته میگین تا روز اخر به خودت میگی اه همش میخوای خودتو بکشی
ولی اخرش اصلا کلا نمیگیری!
طنز جدید دقت کردین
تا حالا دقت کردین لذتی که توی گوش دادن به یه آهنگ خاطره انگیز از ضبط داغون یه تاکسی هست تو کامل گوش دادن همون آهنگ از یه سیستم پاورفول سارند 3D آخرین مدل نیست ؟
همیشه می شنیدیم که علم بهتر است یا ثروت مدرن شدن کلمات یعنی این! حالا علم بهتر است یا عشق؟!!
نه گامی جلوتر،نه گامی عقب تر ،همسرم درکنار من باش و با من گام بردار.اینگونه طی کردن مسیر برای مان آسان تر است.
دو نفر را تصور کنید که دستانشان در دست هم و در حال راه رفتن هستند،تا وقتی پابه پای هم پیش می روند ،مشکلی رخ نمی دهد و می توانند به مسیر خود ادامه دهند اما وقتی یکی از آنها بر سرعت راه رفتن خود می افزاید و آن دیگری هنوز به سرعت قبل راه می رود، یا به زمین می خورند و یا باید دستان یکدیگر را رها کنند.ازدواج یک همراهی همیشگی است.می گویند زن و شوهر باید نه گامی جلوتر و نه گامی عقب تر ،بلکه در کنار هم باشند.این همراهی و همقدمی از لحظه ی اول تا آخرین نفس لازم الاجراست.
یکی از مسائلی که می تواند به ایجاد تفاهم و سازگاری بین زوجین کمک کند،کفویت تحصیلی است. یعنی دختر و پسری که می خواهند با یکدیگر ازدواج کنند،همخوانی تحصیلی داشته باشند و با توجه به فرهنگ ما اگر قرار است یکی از آنها در مقطع بالاتر تحصیلی باشد،بهتر است پسر مدرک بالاتری داشته باشد اما گاهی در زمان انتخاب به این نکته توجه نمی کنیم و یکی از زوجین چند مقطع تحصیلی بالاتر است . گاهی هم دونفر در یک مقطع هستند و بعد از ازدواج یکی تصمیم می گیرد ادامه ی تحصیل دهد و دیگری نه!در هر صورت نتیجه فرقی نمی کند :ما یک خانه داریم ،یک زن،یک مرد و دو مدرک تحصیلی که با هم همخوانی ندارد.حال چه باید کرد؟
ارتباط معناداریا بی معنی سواد و شعور
همین اول کار، تکلیفمان را با یک چیز روشن کنیم بهتر است :آیا سواد، شعور می آورد؟ اینکه بگوییم هر چه انسان باسواد تر باشد با شعور تر است ،اشتباه خواهد بود مگر فردی که هر چه علم می آموزد ،تفکر کردن را نیز بیشتر تمرین کند. مسئله ی فیثاغورث به خودی خود بر شعور زندگی فردی و اجتماعی نمی افزاید مگر کسی که حل این مسئله را یاد می گیرد،حل مسئله در زندگی را هم بیاموزد. اما این یک واقعیت است که افراد تحصیلکرده ،بیشتر اهل مطالعه و تفکر هستند.اما یک قانون کلی نیست.
از دیپلم ردی تا تخصص!
وقتی می گوییم دو نفر از نظر تحصیلی هم کفو نیستند یعنی مقاطع تحصیلی آنها خیلی متفاوت است وگرنه آقایی لیسانس دارد و جذب بازار کار شده است اما همسرش بعد از لیسانس،کنکور ارشد داده و ادامه ی تحصیل داده است.به نظر نمی رسد که این دو دچار مشکل شوند اما وقتی چند مقطع تحصیلی بین شان تفاوت باشد مثلا یکی دیپلم هم نداشته باشد و دیگری کارشناس ارشد باشد ، با مشکلاتی رو به رو می شوند:
_نفهمیدن حرف یکدیگر
_متفاوت بودن علایق،دوستان،اهداف و لذت ها
_از بین رفتن اعتماد به نفس همسری که مدرک پایین تر دارد و نارضایتی درونی
_حرف و حدیث دیگران
_بهانه گیری هر کدام از همسران به دلیل ناراحتی از این اختلاف سطح
بهتر است همسران مدارک تحصیلی نزدیک به هم داشته باشند
زندگی بدون پیک سنجش
هر چند بحث کفویت در زمان انتخاب همسر پررنگ است اما وقتی همسرتان را انتخاب کردید و زیر یک سقف زندگی می کنید، دیگر باید به چگونه زندگی کردن فکر کنید .همین و بس!
سعی کنید با همسرتان همراه باشید.اگر او ادامه ی تحصیل داده است،شما هم رشته ی مورد علاقه تان را پیدا کرده و دست به کار شوید.اگر شما در مقطع بالاتر هستید،همسرتان را تشویق کنید ادامه تحصیل بدهداما مراقب باشید تا اصلا به عزت نفس او خدشه وارد نکنید.به گونه ای رفتار کنید که او بفهمد به خاطر خودش و زندگی تان دوست دارید هم قدم یکدیگر باشید.
اگر علاقه ای به ادامه ی تحصیل ندارید و یا همسرتان علاقه ای ندارد،یار مهربان می تواند کمک کننده باشد.بله ،کتاب!از معجزه ی کتاب خواندن غافل نشوید. بالابردن سطح معلومات می تواند خلا تحصیلات را پر کند. این روزها هم اینترنت یک یار کمکی برای کتاب محسوب می شود البته به شرطی که استفاده ی علمی از آن داشته باشید نه فیس بوک و چت روم.
من چند نمونه از افرادی را می شناسم که با داشتن اختلاف تحصیلی بسیار،خوشبخت بودند.یک نمونه خانمی از اساتید دانشگاه که همسرشان پارچه فروشی داشتند و با وجود اختلاف تحصیلات (دکترا و دیپلم )بسیار به هم علاقه مند بودند.نکته ی جالب تر اینکه خانم بعد از ازدواج تمامی مدارج تحصیلی خود را طی کرده بود.رمز موفقیت آنها این بود که همیشه در طول زندگی همکلام هم بودند،محیط خانه برای شان محلی برای آرامش بود و قدرتلاش های یکدیگر را می دانستند.روزی که آن خانم سر کلاس گفتند که همسرشان دیپلم دارند اما به خوبی حرف هم را می فهمند و اگر ایشان و از خود گذشتگی شان نبود،هیچوقت نمی توانستند درس شان را ادامه دهند،در کلام و چشمانشان رد پای یک عشق عمیق همراه با قدر دانی بود.عشقی که با نمرات دانشگاهی و مدارک تحصیلی غریبه بود.
اینکه همسران بهتر است مدارک تحصیلی نزدیک به هم داشته باشند یک قانون غیرقابل تغییر نیست،اگر شما و همسرتان اختلاف تحصیلات دارید،سعی کنید نزدیک به هم باقی بمانید و این خلاء را جور دیگر پر کنید. نه گامی جلوتر،نه گامی عقب تر ،همسرم درکنار من باش و با من گام بردار.اینگونه طی کردن مسیر برای مان آسان تر است.
عشق همین چیزهای کوچک است …
لحظات کوچکی در این تصاویر وجود دارند که قلب شما را گرم و پر از عشق می کنند. در روابط، تعاملات هر روزه مهم تر از حرکات اساسا بزرگ هستند، چیزهای کوچک را فراموش نکنید. عشق چیزیست که هرکسی می تواند با آن ارتباط برقرار کند. و زندگی پر از راه های ساده ای است که می توانید عشق خود را ابراز کنید.
چه زیباست دوست داشتن تو
و چه زیباتر از آن حس تو نسبت به من
چه رویایی است ساختن خانه ای پر از عشق با تو
و چه رویایی تر داشتن فرشته ای مانند تو در آن خانه
چه مجذوب کننده است این خانه با وجود ستاره ای چون تو
و چه مجذوبانه تر زندگی با تو در این خانه
کلمه عشق برای بسیاری افراد تداعی گر یک احساس عمیق و رومانتیک است، اما تعداد کمی از ما ممکن است در زندگی عشق واقعی را تجربه کنیم. عشق به شکل کلاسیک خود کشش میان دو فرد است که عاشق می شوند، تشکیل خانواده می دهند و بچه دار می شوند. شاید تاکنون احساساتی مشابه عشق در زندگی تجربه کرده باشید، و می خواهید بدانید که در کدام دسته قرار می گیرد. با ما همراه باشید…
ادامه مطلب بروید♥♥♥...
♦ زنها مثل اطو هستند هم مصرفشان بالا است هم زود داغ می كنند البته بدون بخارش هم بدرد نمیخورد.
♦ زن ها مثل پیاز هستند ظاهر سفید و ظریفی دارند اما باطنشان اشك آدم رو در میآورد.
♦ زنها مثل سكوت هستند با كوچكترین حرفی می شكنند.
♦ زنها مثل چراغ راهنمایی هستند هر چقدر هم با آنها حرف بزنی باز هم مرتب رنگ عوض می كنند.
♦ زنها مثل تخت خوابگاه هستند نو و تازه هایشان كمیابند و كهنه هایش هم سرو صدا زیاد می كنند.
♦ زن ها مثل الكل هستند دیر بجنبی همه شان می پرند.
♦ زنها مثل ظرف سفالی هستند بدون رنگ و لعاب جلوه ای ندارند.
♦ زنها مثل كامپیوتر هستند یك بار خودش را میگیری و یك عمر لوازم جانبی آنرا.
♦ زنها مثل كیك خامه ای هستند با نگاه اول آب از لب و لوچه آدم آویزان میشود اما كمی بعد دل آدم را میزند.
♦ زنها مثل بچه ها هستند تا وقتی كه ساكتند خوبند امان به روزی که ……
۲ – چه عاملی سبب شد تا شما به خواستگاری عیالتان بروید ؟!
الف) جوونی کردم !
ب) سادگی کردم !
ج) گول خوردم !
د) من که نرفتم خواستگاری ، اون اومد !
۳ – اگر خدایی ناکرده عیالتان فوت کند شما چه کار می کنید ؟!
الف) اول ناراحت و بعد خوشحال می شوید !
ب) اول خرما و بعد شاباش می دهید !
ج) اول قبرستان و بعد محضر می روید !
د) انشاا… بقای عمر ? تای دیگر باشه !
۴ – ملاک شما در انتخاب عیالتان چه بوده است ؟!
الف) املاک پدرش !
ب) دارایی پدرش !
ج) املاک و دارایی پدرش !
د) همه موارد !
۵ – اگر عیالتان از شما بخواهد که برای کادوی تولدش یک گردنبد طلا بخرید چکار می کنید ؟!
الف) تا بعد از روز تولدش گم و گور می شوید !
ب) تا بعد از روز تولدش خودتان را به مریضی می زنید
!ج) تا بعد از روز تولدش خودتان را به مردن می زنید !
د) آدرس یک بدلی فروشی کار درست را از دوستتان می گیرید !
حکیم را گفتند : علم بهتر است یا ثروت ؟!
حکیم بی درنگ شمشیر از میان بیرون آورد و مانند جومونگ مرید بخت برگشته را به سه پاره ی نامساوی تقسیم نمود و گفت :
سالهاست که هیچ احمقی بین دو راهی علم و ثروت گیر نمیکند !!!
مریدان در حالی که انگشت به دندان گرفته و لرزشی وجودشان را فرا گرفت گفتند ای حکیم ما را دلیلی عیان ساز تا جان فدا کنیم .
حکیم گفت : در عنفوان جوانی مرا دوستی بود که با هم به مکتب می رفتیم ،
دوستم ترک تحصیل کرد من معلم مکتب شدم…
حالا او پورشه دارد ، من پوشه…
او اوراق مشارکت دارد، و من اوراق امتحانی…
او عینک آفتابی من عینک ته استکانی…
او بیمه زندگانی ، من بیمه خدمات درمانی …
او سکه و ارز ، من سکته و قرض . . .
سخن حکیم چون بدین جا رسید مریدان نعره ای جانسوز برداشته و راهی کلاسهای آموزش اختلاس گشتندی !!!
کلاس ١
چگونه جایخى را پر میکنند؟
برگزارى به صورت مرحله به مرحله همراه با نمایش اسلاید
مدّت: ۴ هفته، دوشنبهها و چهارشنبهها از ساعت ١٩ تا ٢١
کلاس ٢
آیا دستمال توالت خود به خود عوض میشود؟
برگزارى به صورت میزگرد و بحث آزاد
مدّت: ٢ هفته، شنبهها از ساعت ١٨ تا٢٠
کلاس ٣
مسئولیت پذیری در قبال سطل زباله بردن یا نبردن ؟
برگزارى به صورت کار عملى و گروهى
مدّت: ۴ هفته، یکشنبهها از ساعت ١٩ تا ٢١
کلاس ۴
تفاوتهاى بنیادى بین سبد لباسهاى کثیف و کف زمین
برگزارى به صورت نمایش فیلم با توضیحات تکمیلى
مدّت: ٣ هفته، پنجشنبهها از ساعت ١۴ تا ١۶
کلاس ۵
آیا ظرفهاى غذا میتوانند خودشان پرواز کنند
و در سینک آشپزخانه فرود آیند؟
برگزارى به صورت نمایش ویدیویى
مدّت: ۴ هفته، سهشنبه و پنجشنبهها از ساعت ١٩ تا ٢١
برگزارى به صورت کارگاه آموزشى همراه با گروههاى پشتیبان
مدّت: ۴ هفته، چهارشنبهها و پنجشنبهها از ساعت ١٩ تا ٢١
کلاس ٧
یادگیرى چگونگى پیدا کردن چیزها …… ابتدا نگاه کردن
به سرجایش و بعد زیر و رو کردن خانه
برگزارى به صورت بحث آزاد
مدّت: ٢ هفته، دوشنبهها از ساعت١٨ تا ٢٠
زن : آقا حالا یه غلطی کرد شما ببخشید !!! نا محرم که خونمون نبود . حالا این بنده خدا یه بار بلند خندیده…!!!
مرد: بلند خندیده ؟ این اگه الان جلوشو نگیرم لابد پس فردا می خواد بره بقالی ماست بخره. !!! نخیر نمی شه باید بکشمش… !!!
– بالاخره با صحبتهای زن ، مرد خونه از خر شیطون پیاده می شه و دختر گناهکارشو میبخشه…
سال 1280 :
مرد: واسه من می خوای بری درس بخونی ؟ می کشمت تا برات درس عبرت بشه. یه بار که مُردی دیگه جرات نمی کنی از این حرفا بزنی !!! تو غلط می کنی !!! تقصیر من بود که گذاشتم این ضعیفه بهت قرآن خوندن یاد بده. حالا واسه من میخای درس بخونی؟؟؟
زن: آقا ، آروم باشین. یه وقت قلبتون خدای نکرده می گیره ها ! شکر خورد. !!! دیگه از این مارک شکر نمی خوره. قول میده…
مرد (با نعره حمله می کنه طرف دخترش ): من باید بکشمت. تا نکشمت آروم نمی شم. خودت بیای خودتو تسلیم کنی بدون درد می کشمت… !!!
– بالاخره با صحبتهای زن، مرد خونه از خر شیطون پیاده می شه و دختر گناهکارشو میبخشه …
زن: آقا، تورو خدا خودتونو کنترل کنین. خدا نکرده یه وخ (وقت) سکته می کنین آ…
مرد: چی می گی ززززززن؟؟ من اگه اینو امشب نکوشم (نکشم) دیگه فردا نمی تونم جلوی این فسادو بیگیرم . یه دانشسرایی نشونت بدم که خودت کیف کنی…
– بالاخره با صحبتهای زن، مرد خونه از خر شیطون پیاده می شه و دختر گناهکارشو میبخشه …
سال 1380 :
مرد: کجا ؟ می خوای با تکپوش (از این مانتو خیلی آستین کوتاها که نیم مترم پارچه نبردن و وقتی می پوشیشون مثه جلیقه نجات پستی بلندی پیدا می کنن) و شلوارک (از این شلوار خیلی برموداها) بری بیرون؟ می کشمت. من… تو رو… می کشم…
زن: ای آقا. خودتو ناراحت نکن بابا. الان دیگه همه همینطورین (شما بخونید اکثرا).
مرد: من… اینطوری نیستم. دختر لااقل یه کم اون شلوارو پائین تر بکش که تا زانوتو بپوشونه. نه… نه… نمی خواد. بدتر شد. همون بالا ببندیش بهتره… !!! (لطفا بد برداشت نکنید !!! )
سال 1400 :
زن: دخترم. حالا بابات یه غلطی کرد. تو اعصاب خودتو خراب نکن. لاک ناخنت می پره. آروم باش عزیزم. رنگ موهات یه وقت کدر می شه آ مامی. باباتم قول می ده دیگه از این حرفا نزنه…
بالاخره با صحبتهای زن، دخترخونه از خر شیطون پیاده می شه و بابای گناهکارشو میبخشه !!!
تقصیر خواهرم است که از شوهرش طلاق گرفت و باعث شد نظر همه نسبت به ما عوض شود!
تقصیر بابا است که آن قدر پول ندارد که چشم ملت در بیاید!
تقصیر مامان است… مگر نمی گویند مادر را ببین دختر را بگیر؟!
تقصیر پسر عموست که نفهمید عقد دختر عمو و پسرعمو را در آسمان ها بسته اند!
تقصیر استادمان است که جلوی همه به من ابراز علاقه کرد و باعث شد دیگر کسی جرات نکند از من خواستگاری کند!
تقصیر مادر شوهر عمه است، می دانم که بختم را او بسته!
تقصیر پسر همسایه دست راستی است که به خودش اجازه داد از من خواستگاری کند!
تقصیر پسر همسایه دست چپی است که به خودش اجازه نداد از من خواستگاری کند!
تقصیر تلویزیون است که توی همه سریال هایش همه جوان ها ازدواج می کنند و اصلا به مشکلات ما جوان هایازدواج نکرده نمی پردازد!
تقصیر مطبوعات است که توی مطالبشان همه جوان ها از هم طلاق می گیرند و مردم را نسبت به ازدواج بدبین می کنند!
تقصیر دولت است که فکری برای حل بحران ازدواج جوان ها نمی کند!
تقصیر مجلس است که به جای سربازی اجباری، پسرها را مجبور به ازدواج اجباری نمی کند!
تقصیر عراق است که کلی از پسرهای آماده ازدواج ما را به کشتن داد!
تقصیر انگلیس است، این که اصلا گفتن ندارد. همه می دانند که همیشه و همه جا کار، کار انگلیس است!
تقصیر سازمان ملل است که روی سردرش نوشته شده "بنی آدم اعضای یکدیگرند" اما مشخص نکرده که مثلا من بنی عضو کی هستم؟!
تقصیر کره زمین است که جوری نچرخید که من و نیمه گمشده ام به هم برسیم!
تقصیر قمر است که روز به دنیا آمدن من در عقرب بوده!!!
خانم ها :
قبل از ازدواج ایستادن در صف سینما و استخر، بعد از ازدواج ایستادن در صف شیر و گوشت. نتیجهگیری اخلاقی: آموزش ایستادگی
قبل از ازدواج تعطیلات رفتن به دیزین واسكی، بعد از ازدواج در تعطیلات شست و شوی خانه و لباس. نتیجهگیری اخلاقی: پر شدن اوقاتفراغت
قبل از ازدواج نوشتن كتاب شعر و رمان، بعد از ازدواج نوشتن داستان پرنده در قفس. نتیجهگیری اخلاقی: شهرت بادآورده
قبل از ازدواج صحبت تلفنی بیمحاسبه زمان، بعد از ازدواج اتهام به پرحرفی حتی برای ده دقیقه. نتیجهگیری اخلاقی: حفظ عضلات صورت
قبل از ازدواج رفتن به سفرهای هفتگی، بعد از ازدواج در حسرت رفتن به پارك سر كوچه. نتیجهگیری اخلاقی: در امنیت كامل به سر بردن
آقایان :
قبل از ازدواج خوابیدن تا لنگ ظهر، بعد از ازدواج بیدار شدن زودتر از خورشید. نتیجهگیری اخلاقی: سحرخیز شدن
قبل از ازدواج رفتن به سفر بیاجازه، بعد از ازدواج رفتن به حیاط بااجازه. نتیجهگیری اخلاقی: كسب اعتبار
قبل از ازدواج خوردن بهترین غذاها بیمنت، بعد از ازدواج خوردن غذاهای سوخته با منت. نتیجهگیری اخلاقی: تقویت معده
قبل از ازدواج استراحت مطلق بیجر و بحث، بعد از ازدواج كار كردن در شرایط سخت. نتیجهگیری اخلاقی: ورزیده شدن
قبل از ازدواج آموزش گیتار و سنتور و… بعد از ازدواج آموزش بچهداری و شستن ظرف. نتیجهگیری اخلاقی: همدردی با خانمها
قبل از ازدواج گرفتن پول تو جیبی از پاپا، بعد از ازدواج دادن كل حقوق به خانم. نتیجهگیری اخلاقی: مستقل شدن